[قسمت 1]
برای اینکه عشقم رو ازم بگیری
وقتی برگشتم، خواهم دونست که چی باید بگم؟
گفتی اسمم رو فراموش نمیکنی
نه امروز، نه فردا
یه جورایی عجیبه، احساس غم و اندوه
من عوض شدم / پول دارم (آره)، تو می‌تونی قرض بگیری (قرض)
وقتی برگشتم، خواهم دونست که چی باید بگم؟
نه امروز، نه فردا

[هم‌خوان]
در رو باز کن، میتونی درو باز کنی؟
میدونم قبلا گفتی دیگه نمیتونی باهاش کنار بیای
بهم گفتی جنگ بود، بهم گفتی نشونم میدی چی در انتظارمه
امیدوارم قطعی نباشه، میشه در رو باز کنی؟

[رفرنس]
تو عشقم رو از من دور کردی؟ از من، از من

[قسمت 2]
وقتی نگاه کردم صندلیت رو پشت پیشخوان دیدم
دیدم که روت رو برگردوندی، اما چهره تو نبود
گفتی، الان میخوام تنها باشم، دارم استراحت میکنم
چطور وقتی من برگشتم، تو رفته بودی؟

[پل]
نمیدونم، نمیدونم چرا تماس گرفتم
اصلا تو رو نمیشناسم
نمیشناسمت
به هیچ وجه
نمیدونم، نمیدونم چرا تماس گرفتم
اصلا تو رو نمیشناسم
نمیشناسمت
[رفرنس]
تو عشقم رو از من دور کردی؟ از من

[Interlude]
و این زمانیه که منو پیدا میکنی

[قسمت 3]
توی باغ منتظر بودم
فکر میکردم، عذر میخوام
اما بخشی از من بود که تو رو شناخت
تو هم حسش کردی؟
وقتی بهم گفتی جدیه
جدی بودی؟ مم
اونا بهم گفتن که فقط کنجکاو هستن
حالا جدیه، مم

[هم‌خوان]
در رو باز کن، میتونی درو باز کنی؟
میدونم قبلا گفتی دیگه نمیتونی باهاش کنار بیای
بهم گفتی جنگ بود، بهم گفتی نشونم میدی چی در انتظارمه
امیدوارم قطعی نباشه، میشه در رو باز کنی؟

[پس همخوان]
دست هامو روی لبه لباسم فشار میدم
و تو بهم میگی همه اینا تله بوده
و نمیدونی که آیا موفق به برگشتن میشی یا نه
و من میگم، نه، اینو نگو
[پایانی]
(دست هامو روی لبه لباسم فشار میدم)
(و تو بهم میگی همه اینا تله بوده)
(و نمیدونی که آیا موفق به برگشتن میشی یا نه)
(و من میگم، نه، اینو نگو)
(دست هامو روی لبه لباسم فشار میدم)
(و تو بهم میگی همه اینا تله بوده)
(و نمیدونی که آیا موفق به برگشتن میشی یا نه)
(نه، اینو نگو)