Genius Farsi Translations (ترجمه‌ی فارسی)
Crystal castles-suffocation (ترجمه فارسی)
[ورس ۱]
We ignore refused consent
مردم جواب “نه” رو قبول نمیکنن(و به جاش به تجـ اوز رو میارن)

Animals do not repent
چون حیوونا پشیمون نمیشن (و احساس گناه ندارن و خودشون رو به اینکه تجـ اوز کردن عادیه؛ عادت میدن)

Courtesy to intervene
ادب حکم میکرد که دخالت کنم

Weathered down my selfish needs
و باعث شد خودخواهیامو کنار بذارم (تصمیم گرفت خودخواهی و خواسته های خودش رو کنار بزاره)

[ورس۲]
I suffocate
احساس خفگی میکنم

And promise me you won't resuscitate
ولی ازت میخوام که کمکم نکنی(افکار سویسایدال داره و میخواد کسی کمکش نکنه)

And if I change my mind it's far too late
که حتی اگه نظرم عوض بشه، اونموقع دیگه دیر شده باشه (میخواد حتی اگه افکار سویسایدال‌هم داره ،راه برگشتی نباشه براش)

I'm wasting my days as I've wasted my nights and I've wasted my youth
من روزامو هدر میدم، همونطور که شب‌ها و جوونیمو هدر دادم
You're waiting for something
تو منتظر یه چیزی هستی((یه اتفاق خوب و معنا دار تو زندگی)(خودشو میگه))

You've waited in vain because there's nothing for you
ولی بیفایده‌ست چون هیچ چیزی برای تو وجود نداره(آینده ای نداری)

Suffocation
احساس خفگی(این افکار بهش احساس خفگی میدن)

[ورس ۳]
Humility yet to be seen
تواضع و فروتنی ای دیگه وجود نداره(و مردم خودخواه و مغرورن )

Models made of plasticene
مدل های پلاستیکی (مردم این جامعه رو میگه که همه کپی از هم‌دیگه‌ن)

Morality disgrace us now
اصول اخلاقی مارو شرمنده میکنن (یعنی اگه مردمو با این اصول بسنجی همه‌شون شرمنده میشن چون زیادی از این معیارا فاصله گرفتن)

Entertain and takе a bow
و در برابر سرگرمی ها تعظیم میکنیم (مردم سرگرمی های نمایشیِ تو جامعه رو به واقعیتا ترجیح میدن)

[تکرار ورس ۲]
احساس خفگی میکنم

ولی ازت میخوام که کمکم نکنی(افکار سویسایدال داره و میخواد کسی کمکش نکنه)
که حتی اگه نظرم عوض بشه، اونموقع دیگه دیر شده باشه (میخواد حتی اگه افکار سویسایدال‌هم داره ،راه برگشتی نباشه براش)

من روزامو هدر میدم، همونطور که شب‌ها و جوونیمو هدر دادم

تو منتظر یه چیزی هستی((یه اتفاق خوب و معنا دار تو زندگی)(خودشو میگه))

ولی بیفایده‌ست چون هیچ چیزی برای تو وجود نداره(آینده ای نداری)

احساس خفگی(این افکار بهش احساس خفگی میدن)