Ebi
Jane Javani
برای با تو بودنم
راه ستاره رفته ام
هر سفر ثانیه را
من به شماره رفته ام
هزار پنجره نگاه
در انتظار ساخته ام
روح غرور مرده را
در اشک خود شناخته ام

جان جوانی مرا
پیر ترانه کرده ای
زبان احساس مرا
تو عاشقانه کرده ای
اسم مرا صدا بزن
به قصه دعوتم بکن
به خواب روی شانه ات
بیا بد عادتم بکن

جان جوانی مرا
پیر ترانه کرده ای
زبان احساس مرا
تو عاشقانه کرده ای
مرا به خلوتت ببر
جان بده به نگاه من
ببوس تا پاک شود
در عشق تو گناه من
شبانه با نگاه تو
رنگ سپیده می شود
گل از تماشای رخت
چه آبدیده می شود
پیشِ شراب چشم تو
باده کنار می رود
سری که گرم عشق توست
به سمت دار می دود


جان جوانی مرا
پیر ترانه کرده ای
زبان احساس مرا
تو عاشقانه کرده ای
اسم مرا صدا بزن
به قصه دعوتم بکن
به خواب روی شانه ات
بیا بد عادتم بکن

جان جوانی مرا
پیر ترانه کرده ای
زبان احساس مرا
تو عاشقانه کرده ای
مرا به خلوتت ببر
جان بده به نگاه من
ببوس تا پاک شود
در عشق تو گناه من